به گزارش ایران اکونومیست، مرتضی مکی، کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی در روزنامه قدس نوشت:
چند روز پیش بود که جاری شدن یک تک جمله بر زبان رئیس جمهور آمریکا و انعکاس آن در رسانه ها، تحلیلگران را به‌شدت شگفت زده کرد. رویترز در این باره نوشت: «بایدن می‌گوید از چگونگی و زمان پاسخ اسرائیل به حملات موشکی ایران آگاه است، اما او از ارائه جزئیات خودداری می‌کند».
همین بیان البته اگر از روی هوشیاری بوده یا حتی سوتی دوباره رئیس جمهور هشتادویک‌ساله ایالات متحده تلقی شود، پایانی بر وسط بازی کاخ سفید درباره تحولات منطقه است. واشنگتن در حالی که در یک سال اخیر سیل کمک‌های نظامی را روانه سرزمین‌های اشغالی کرد، همزمان مدعی میانجیگری میان فلسطینی‌ها و اشغالگران صهیونیست در زمینه صلح نیز بود، اما اظهارات جوبایدن نشان داد آمریکا نه تنها از همه چیز آگاه است، بلکه مدیریت و سررشته بسیاری از جنایات رژیم را نیز باید در راهروهای کاخ سفید جست.سخنان حاشیه‌ساز پیرمرد پرحاشیه آمریکایی البته به سرعت با پاسخ تند مقامات ما روبه‌رو شد. وزیر امور خارجه کشورمان در نخستین واکنش با انتشار پیامی نسبت به عواقب اظهارات رئیس جمهور ایالات متحده در پایان سفرش به برلین هشدار داد و نوشت: هر که علم و آگاهی از «زمان و چگونگی حمله اسرائیل به ایران» داشته باشد و یا تجهیزات و پشتیبانی برای چنین حماقتی در اختیار قرار داده باشد، منطقاً مسئولیت هرگونه خسارت احتمالی را برعهده خواهد داشت. سیدعباس عراقچی دو روز پیش هم در پیامی هشدارگونه گفت: ما از نزدیک تمامی پایگاه‌های آمریکا در منطقه و تحرکات آن‌ها را رصد می‌کنیم. جمهوری اسلامی به دنبال توقف جنگ در تمام منطقه است ولی اسرائیل و حامیانش می‌دانند به هر شکلی به ایران حمله کنند به همان شکل پاسخ خواهند گرفت.
پیام معنادار مقام ارشد ایرانی خطاب به مسئولان کاخ سفید به این معناست که جمهوری اسلامی از آنچه در پشت پرده تحولات منطقه می‌گذرد آگاه است. البته باید به خاطر داشت اعلام صریح اطلاع داشتن بایدن از طرح حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تأسیسات جمهوری اسلامی چیز عجیبی نیست. این تنها مهُر تأیید و اثبات‌کننده همراهی و همکاری همه‌جانبه واشنگتن با برنامه‌های جنگ‌طلبانه و تمامیت‌خواه رژیم اشغالگر قدس است. به عبارت دیگر درست است چالش‌های راهکنشی میان نتانیاهو و بایدن گاه‌گداری وجود داشته و پس از عملیات هفتم اکتبر به واسطه نسل‌کشی گسترده در غزه تشدید شد، ولی این لزوماً انعکاس اختلافات راهبردی میان دو متحد نیست. تغذیه ماشین کشتار اسرائیلی با انواع سلاح‌ها و وتوهای پشت سر هم ایالات متحده در تمامی احکام شورای امنیت سازمان ملل علیه رژیم گواه این مدعاست.
پس موضوع همراهی کاخ سفید با جنایات اشغالگران بر کسی پوشیده نیست، با این حال اکنون تبعات در پیش گرفتن چنین رویه‌ای برای واشنگتن مهم است. دولت بایدن اکنون هم به واسطه حمایت‌های بی‌محابای سیاسی، نظامی و دیپلماتیک خود از صهیونیست‌ها در محافل سیاسی داخلی و خارجی به‌شدت زیر فشار قرار گرفته و منزوی است. حال اگر ایالات متحده بخواهد شریک جرم رژیم در اجرایی کردن یا همراهی عملیاتی مستقیم علیه مراکز زیرساختی، تأسیساتی و یا از همه مهم‌تر هسته‌ای ما شود، بدون شک جمهوری اسلامی پاسخ و حمله به ۴۰ هزار نیروی نظامی آمریکا در منطقه را حق مشروع و بی قید وشرط خود می‌داند. این موضوع در قالب حق دفاع مشروع قابل توجیه بوده و به لحاظ حقوق بین‌الملل اثبات شده و کاملاً قانونی است. بر اساس چنین رویه‌ای بود که تهران در مقابل ماجراجویی صهیونیست‌ها و برای پاسخگو کردن آن‌ها در برابر جنایاتشان، در دو عملیات وعده صادق ۱ و۲ و حمله موشکی و پهپادی به مراکز نظامی رژیم از جمله پایگاه نظامی نواتیم را کلید زد و اگر لازم باشد باز هم آن را تکرار خواهد کرد. در این میان پایگاه العدید قطر که به شکلی راهبردی‌ترین مقر استقرار نظامیان آمریکا در غرب آسیاست، می‌تواند یکی از اهداف معین ایران در پاسخ دادن به حمله احتمالی ائتلاف شوم غربی - عبری باشد. اظهارات عراقچی نشان
می دهد ایران بانک اطلاعاتی کاملی تهیه کرده و در صورت هرگونه پاسخ به حماقت صهیونیست‌ها و متحدانش ترس و تردیدی به خود راه نخواهد داد. سفرهای پردامنه وزیر خارجه به ۱۱ کشور منطقه طی یک ماه اخیر، اتمام حجت با همسایگان در زمینه هرگونه همکاری با متجاوزان، انتقال پیامی به واشنگتن بود که تهران حواسش به آنچه اتفاق می‌افتد هست و بهتر است آمریکا به‌خاطر منافع خودش هم که شده از سیاست‌های ضدایرانی پا پس بکشد وگرنه باید منتظر عواقب سخت و سنگین آن باشد.
